آخرین روز های 98 با طعم کرونا

نزدیک 9 ماه از فارغ التصیلی من از دبیرستان میگذره و هنوز درگیر اپلای هستم ، و خیلی و کار ها مونده که هنوز انجام ندادم. تقریبا نزدیک 2 سال پیش با کره جنوبی آشنا شدم و خیلی زود تصمیم گرفتم بخشی از عمرم رو توی این کشور بگذرونم ، تصمیم سختی بود و هنوز هم برام سخته ولی خب باید برای به دست آوردن خیلی چیزا از خیلی چیزا گذشت.

این قانون طبیعته)):

بعد از همه اینا روز های آخر 98 هم رسید منتها با طعم کرونا ، خیلی مشکلات داشتم یعنی خیلیا داشتن ولی با کرونا زندگی خیلی سخت تر شد. 

خیلی ها تلاش کردن ولی به حقشون نرسیدن خیلی ها زحمت کشیدن ولی.

خیلی ها شب و روز کار کردن ، درس خوندن ، پول جمع کردن و . ولی.

خیلی ها خیلی کار ها کردن تا به اون هدفی که توی ذهنشون یا نه، بلکه هدفی که توی اعماق قلبشون حک شده بود برسن ولی خیلی مشکلات مانع شد 

من با پوست و‌گوشت و استخونم خیلی چیزارو درک کردم طعم واقعی خیلی چیزارو چشیدم ، خیلی چیزا ظاهرش شیرین بود ، یعنی شیرین جلوه داده میشد ولی مزه اش خیلی تلخ بود حتی تلخ تر از استامینوفن

مطمئنا یه روزی کرونا هم تموم میشه چون خیلی چیزا تموم شد ولی اینا درس عبرتیه برای خیلیا ولی تجربه ای نو برای بعضیا

ولی به خودم گفتم زندگی همچنان ادامه داره ، ممکنه خیلیا بد باشن ولی مطمئنا خیلیا خوبن ، امسال با همه بدی هاش و شاید خوبی هاش گذشت ، امیدوارم همه توی سال جدید به همه آرزو های بزرگ و کوچیکشون برسن و زندگی عالی رو در صحنه واقعی آرزو هاشون تجربه کنن

خداوند بزرگ پشت و پناه همه باد


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Tom ايج و شعرهاي ميرزا Evelyn دوربین های دیجیتال بلاگ شرکت فولادسل فروشگاه اینترنتی تیپ تیک آژآکس پیچ و مهره و استادبولت بالی برای پریدن ...